هنر بازیگری
هنر بازیگری
هنر بازیگری |
دسته بندی | هنر و گرافیک |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 353 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 72 |
هنر بازیگری
فصل اول
بازیگری چیست
علت انتخاب نقش
جذابیتهای موجود در نقش
شناخت نویسنده
بسترهای نمایشنامه
تحلیل كلی نمایشنامه
فضا و عناصر دراماتیك نمایشنامه
روابط و چگونگی ارتباط اشخاص نمایشنامه
فصل دوم
چگونگی نزدیك شدن بازیگر به نقش
تشریح انتخابی بر اساس تیپ یا شخصیت
تشریح كلی و عام نقش
گذشته شخص بازی
تشریح وضعیت جانبی نقش
تشریح وضعیت روحی / روانی نقش و پیچیدگیهای آن
انسان به مثابه یك كل واحد
یونگ و ضمیر ناخودآگاه
نقش حیوانات در فرایند روانی ضمیر ناخودآگاه
بازی كردن نقش، بازیگر را
تشریح شرایط و موقعیتهای محیطی و غیر محیطی شخص بازی
فصل سوم
چگونگی شكل گرفتن نقش در اجرا
نگاه كردن / مشاهده / دیدن
تبدیل خود و دیگری بودن
تأثیر نقش در تغییر رفتارهای جسمانی بازیگر
تشریح چگونگی نهادینه شدن رفتار جسمانی مورد نظر بازیگر
تشریح رفتارهای بیرونی شاخص و مراحل رسیدن به آنها
فراتر از تفكر
مشخص كردن شاخصهای ویژه عاطفی و حسی نقش در صحنههای مختلف و تشریح:
منبع عواطف و احساسات و روش بهره برداری از آنها
نقش ریتم در تئاتر
ریتم در نمایش « هنگامهای كه آسمان شكافت
فصل چهارم
ارتباط بازیگر و كارگردان
دربارهی نقش
تشریح نظر و تحلیل كارگردان درباره نقش
تشریح شیوه و مكتب انتخابی كارگردان در هدایت جمعی گروه و نوع بازی بازیگر
نكته های مورد توافق و اختلاف بازیگر و كارگردان دربارهی نقش و چگونگی رسیدن به توافق نهایی
تشریح و گزارش جلسات تمرین
نتیجهگیری
بازیگری چیست ؟
بارها از خود پرسیدهام، چگونه می توان به این سئوال پاسخی داد كه هم قابل قبول باشد و هم حق مطلب را ادا كرده باشد. قبول، از نقطه نظر عام عرض كردم، چون می پندارم، تمام تئوریها در بازیگری راهگشا و ضروری اند ولی هیچ گاه در توضیح خود حق مطلب را ادا نكردهاند .
حق مطلب یعنی آن اتفاق ظریف و پیچیده ای كه در ذهن بازیگر شكل میگیرد و به روان و جسم او منتقل میشود. بین آن اتفاق از لحظه اول برخورد بازیگر با كاراكتر تا لحظهای كه وی روی صحنه است یك فضای خالی است و كلمات تئوریسین ها برای پر كردن این فضای خالی مثل وضعیت كهكشانها در فضای لایتناهی است. یعنی فضاهای خالی و بیتوضیح بسیار بیشتر از كلمات و توضیحهای ارائه شدهاند. البته منظور من بخش تكنیكی قضیه، مثل تسلط بر بدن و بیان و … نیست. پر واضح است كه برای بازیگری تئاتر باید تواناییهای ویژهای كه جهت این كار لازم و ضروریاند كسب شود و تجربیات اساتید فن در این راه لازم الإجرا است ولی این فقط ابتدای ماجراست، نكته اصلی همان اتفاق درونی و تبلور كاراكتری دیگر در بازیگر است كه همواره در هالهای از ابهام قرار دارد. به نظر من و خیلیهای دیگر هر انسانی یك نسخه منحصر به فرد است و دارای دنیای ویژه خود پس در هر كاری من جمله بازیگری، می تواند روش ویژه و منحصر به فرد خود را داشته باشد كه البته این امر با شناخت تئوریها و مكاتب و سپس عبور كردن از این شناخت صورت می گیرد و این در عمل به نحوه زندگی كردن بازیگر بستگی دارد كه چگونه میاندیشد و از چه پنجرهای به تماشای باغ نشته است.
« بازیگر بدون در دست داشتن نظامی از ارزشهای فردی هیچ است، حتی اگر استعدادی شگرفت را دارا باشد[1] »
این جمله به نظر من كتابی خواندنی است. این نظامی از ارزشهای فردی او را منحصر به فرد و روش او را ویژه میكند، حال این تجربه است كه روش ویژهای او را پر رنگ تر كرده و او را در این راه پخته میكند.
(بازی میكنیم تا باشیم : )
« این واقعیت ساده است كه همه ما، از آن كودكی كه برای دست یافتن به بستنی، لب و كوچه خود را آویزان كرده است، گرفته تا آن سیاستمداری كه به قصد تسخیر ذهن موكلان احتمالیش حنجره خود را پاره میكند، برای رسیدن به آنچه مورد نظرمان است به نوعی از بازیگری استفاده میكنیم. تصور اینكه بدون استفاده از بازیگری بتوانیم به زندگی خود در این جهان ادامه دهیم بسیار دشوار است. بازیگری به عنوان یك عنصر اصلی در تسهیل روابط اجتماعی به كار میرود و وسیله ایست برای حفظ منابع و به دست آوردن امتیازات در همه موارد زندگی»[2] این گفتهی مارلون براندو، حكایت از حضور چیزی به نام بازیگری در همه امور زندگی میكند. و برای همهی افراد، صادق می باشد .
علت انتخاب نقش :
به گمان این حقیر كسی نقش را انتخاب نمی كند بلكه این نقش است كه در مقام فاعل ظاهر میشود زیرا از خود روح دارد و زنده است، از اینرو منقوش خود را یافته و با او در میآمیزد. اگر تئاتر زندگی است شاید بتوان نتیجه گرفت كه این فرضیه درست است زیرا در زندگی این نقشها هستند كه به سراغ ما میآیند، یعنی شرایط نقشهای مختلفی را برای انسانها در نظر میگیرد، حتی مواردی كه سخت بر این باوریم كه انتخابگریم، معلوم نیست تحت تأثیر كدام بازی پنداریم .
اما این نمایشنامه و انجام وظیفه این جانب در شكل گیری این نمایش از این قرار بود كه بنده در نمایشی به نام «گاهی اوقات برای زنده ماندن باید مرد » به نویسندگی و كارگردانی جناب آقای نصرالله قادری حضور داشتم و این متن در خلال تمرینهای آن نمایش نگاشته شد و به گفته خود استاد بر اساس قابلیتهای شاگرد نوشته شد. حالا چند درصد از ذهنیات نویسنده بر صحنه متبلور شده، سئوالی است كه باید از كارگردان پرسید !!
در هر حال، حداقل در این مورد به خصوص بدون در نظر گرفتن فرضیه، فاعل بودن نقش شرایط این نقش را برای من در نظر گرفت.
جذابیتهای موجود در نقش :
اولین عامل جذاب برای من راجع به این نمایشنامه، بسیار دوربودن من، به طور كلی از این نوع كار بود، كه به نوعی مرا به تكاپو وا میداشت تا در عمل آنچه نمی دانم را بیاموزم. نثر مسجع و شاعرانه و در عین حال دشوار نمایشنامه در شیوه روایت برای روایت و كاراكترهای متعدد و همین كه برای اولین بار چنین شیوهای را تجربه میكردم، عواملی بود كه سختی توانفرسای روح بخش كار را بیشتر میكرد و در واقع مرا به عنوان بازیگر با چالشهای بیشتری روبه رو می كرد و مرا وا میداشت تا در دنیای جدیدی قدم بگذارم و چه جذابیتی بیش از این میتواند برای یك بازیگر وجود داشته باشد ؟
برچسب ها: هنر بازیگری , [ بازدید : 633 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
[ شنبه 16 مرداد 1395 ] [ 7:09 ] [ امید عرضی ]
[ ]